حمله تند روزنامه جوان به سریال «نیسان آبی» و منوچهر هادی
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۱۲۴۷۱
روزنامه جوان نوشت: قطعاً سریسازی با سریالسازی تفاوت دارد. «نیسان آبی» نشانهای از سریسازیهای منوچهر هادی است.
منوچهر هادی پس از دل، گیسو را ساخت و بعد بلافاصله نیسان آبی، این همه تلاش و پشتکار بدون تنفسِ کافی اگر چه در سرمایهاندوزی جواب مثبت داده، اما نتیجه فرهنگی قابل قبولی نداشته است. هادی نمیتواند حتی سریال سرگرمکننده بسازد، یعنی او بیشتر از اینکه پی ساخت سریال برای مخاطب باشد، دنبال محاسبات مالی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در چند قسمت اول احساس میشد هادی سعی دارد با بهرهگیری از شمایل فیلمفارسی به اهمیت خانواده و رفاقت برسد و پرداخت سرگرمکنندهای داشته باشد، اما از نیمه دوم او طرفدار قشر تازه به دوران رسیده سرمایهداری میشود که مرد خانواده یعنی جمشید قاسم پور به شمایل مرام و معرفت فیلمفارسی دست به خیانت میزند، از سوی دیگر هادی با المانهای منسوخ و البته زیرپوستی شک و افترا را در زندگی زناشویی نشان میدهد که این همان تکنیک سریالهای تخریبکننده ترکی است. تخریب خانواده توسط یک مرد خانوادهدوست فارغ از منطق نه میتواند متقاعدکننده باشد و نه انگیزههای آسیب شناسانه داشته باشد، یعنی اگر رضا خرسند به جای جمشید دست به خیانت میزد، از منطق کافی بهرهمند بود، اما در شرایط کنونی هادی یاد میدهد که چگونه میشود یک مرد همسرش را دوست داشته باشد و به او خیانت کند، این همان الگوی سریالهای ترکی است که شاخصه آن سادهانگاری در خیانتهای درونخانوادگی بود. هادی سعی داشته است بگوید اعتماد در رابطه زناشویی میتواند به سرعت از بین برود، او آنقدر با نابلدی این عمل را انجام داده که اول جمشید را به سرمایهداری میرساند و بعد از او یک مرد خیانتکار میسازد. این شیوه روایت به شدت مخرب و آسیبرسان است، از سوی دیگر هادی با اعتماد و عدم آن به نارساییهای عاطفی رسیده است و آگاهانه اعتماد زناشویی را زیر سؤال برده و در این میان درست یا غلط بودن این خیانت تحت تأثیر ضدزن بودن کارگردان قرار گرفته است.
زنی که به شوهرش اعتماد داشته چگونه میتواند خطای او را نادیده بگیرد و او را عفو کند؟ چه خللی یا کمبودی در رابطه جمشید و زری بود که او حاضر به خیانت شد؟ این بخشش میتواند برداشت غلط و مخربی برای مخاطب داشته باشد! هادی سعی کرده است در سریالش اشارهای به مسائل اجتماعی ایران هم داشته باشد، مثل گرانی و کمبود مواد غذایی تا افزایش قیمت دلار و مهاجرت به ترکیه و اختلاس، اما اینها هیچ ارتباطی با متن سریال ندارد، یعنی انگار هادی به طور لحظهای جلو رفته است و هیچ منطقی در خط روایی پیدا نیست. هادی در نیسان آبی همان رویه همیشگی را پیش گرفته است؛ نه فیلمنامهای وجود دارد و نه هدفی جز تخریب خانواده.
سرعت در ساختن و بیدقتی باعث شده است نیسان آبی ساختار حداقلی هم نداشته باشد. هادی بیشتر سعی داشته است با عناصر دهه چهلی یک مرد هوسران را نشان بدهد که مخفیانه زن صیغهای دارد. نیسان آبی همچنان توهین به شعور مخاطب است و هادی قصد ندارد از دام سریسازی رها شود و سریالی درخور مخاطب ایرانی بسازد؛ سریالی که از راه درست و منطقی جذاب و سرگرمکننده باشد. هادی آنچنان در کارگردانی نابلد است که حتی با یک سکانس سریال دل در قسمت آخر نیسانآبی شوخی میکند! بیشک حضور حسین یاری، مهران غفوریان یا بهناز جعفری باعث شده است این سریال مخاطب حداقلی داشته باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: نیسان آبی منوچهر هادی حسین یاری منوچهر هادی نیسان آبی یک مرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۱۲۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهار ۵۹؛ وقتی داد سندیکای خبرنگاران از حمله به مطبوعات درآمد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در بهار ۱۳۵۹ پس از چندین مرحله توقیف مطبوعات - که در تابستان پیش از آن (۱۳۵۸) توسط دادستانی انقلاب اتفاق افتاد و برخی روزنامهها و مجلات از جمله «آیندگان» و «تهران مصور» توقیف شدند - هنوز اجل توقیف بر سر بسیاری مجلات و روزنامههای دیگر میگشت و آنها را با تحدید و تهدید مواجه میساخت. در رادیو تلویزیون علیه برخی جراید داد سخن سر داده میشد، در بعضی استانها ماموران محلی از توزیع نشریات قانونی جلوگیری میکردند و گاه گروههای تندرو با چوب و چماغ به جان دکهی توزیعکنندهی بیچاره میافتادند. موضوع تا جایی بیخ پیدا کرد که سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات طی نامهای سرگشاده به ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت به این قضیه بهشدت اعتراض کرد. این نامه که روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۵۹ در صفحهی دوم روزنامهی اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
کار به جایی رسیده است که رادیو تلویزیون بر خلاف قانون اساسی جو جامعه را علیه روزنامهها بسیج میکند. ماموران محلی در استانها از توزیع نشریاتی که با امتیاز قانونی منتشر میشوند جلوگیری میکنند و اعتراض فروشندگان جراید از تهدید و زورگویی گروههای چماقبهدست بلند است و هیچ نهاد قانونی حامی آنان نیست.
آقای رئیسجمهوری
سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بدینوسیله نگرانی عمیق خود را از شدت گرفتن موج هجوم به مطبوعات ابراز میدارد بهویژه آنکه بخش وسیعی از حملات و تهدیدها علیه روزنامهنگاران به وسیلهی نهادهای دولتی و حکومتی که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت آنها با شماست اعمال میگردد.
آقای رئیسجمهوری
روزنامهنگاران ایران هنوز سخنان شما را در تمام طول مدت پس از انقلاب و پیش از عهدهدار شدن وظایف ریاستجمهوری دربارهی ضرورت تامین آزادی کامل عقیده و بیان رعایت کامل آزادی مطبوعات فراموش نکردهاند و بسیار حیرتآور است که زیر نظارت مستقیم شما در مدت کوتاهی که از انتخابتان به ریاستجمهوری نگذشته موج اختناق و تهدید و ارعاب روزنامهنگاران از سوی رادیو تلویزیون که به هر صورت سخنگوی هیات حاکمه محسوب میشود، و نیز برخی مسئولان اجرایی بالا گرفته است. کار به جایی رسیده است که رادیو تلویزیون بر خلاف قانون اساسی جو جامعه را علیه روزنامهها بسیج میکند. ماموران محلی در استانها از توزیع نشریاتی که با امتیاز قانونی منتشر میشوند جلوگیری میکنند و اعتراض فروشندگان جراید از تهدید و زورگویی گروههای چماقبهدست بلند است و هیچ نهاد قانونی حامی آنان نیست.
آقای رئیسجمهوری
تصور نمیکنید که شما در این نکته با ما همعقیده نباشید که یکی از بزرگترین آرمانهای مردم ما تامین آزادی بیان و قلم بوده است و نیز مطمئن هستیم که شما هر روز در جریان یورشهای منظم و غیرمنظم گروههای مسئول و یا غیرمسئول به عرصهی مطبوعات، فروشندگان جراید و اجتماعات گروههای سیاسی هستید و اعلامیهی اخیر شما دربارهی ضرورت رسیدن به یک وحدت اصولی نشان میدهد که توسعهی هرج و مرج و بیقانونی را برای آیندهی کشور به شدت خطرناک میدانید.
اعتقاد ما این است که بدون تامین آزادی کامل بیان و قلم و حفظ حرمت همهی صاحبان اندیشه و افکار که تنها راه رسیدن به تفاهم فکری و آشنایی با نقاط اختلاف بین گروههاست رسیدن به چنین وحدتی دور از منطق مینماید و تصریح میکنیم نفاق و چنددستگی در مسائل اصلی زمانی شدت پیدا میکند و به برخوردها منجر میشود که یکی از دو طرف نتواند عقاید و آرمانهای خود را آزادانه و از طریق مطبوعات بیطرف ابراز دارد.
آقای رئیسجمهوری
سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات به حکم رسالتی که در حفظ و گسترش آزادی قلم و بیان بر دوش خود احساس میکند توجه آنجناب را به خطر بزرگی جلب میکند که انحصاری شدن مطبوعات متوجه آیندهی کشور و در نتیجه حاکمیت ملی و وحدت کشورمان خواهد کرد و مصرانه از شما میخواهد پیش از آنکه دیر شود برای درهم کوبیدن این موج انحصارطلبی اقدام کنید.
آقای رئیسجمهوری
نسل آیندهی این کشور غفلت ما را در جلوگیری از تحدید آزادیهای اساسی مردم نخواهد بخشید و به موجب قانون شما را مسئول حوادثی که ادامهی این انحصارطلبیها پدید خواهد آورد، خواهد شناخت.
انتظار ما از شما این است که فورا به هجومها و تهدیدهایی که از مدتها پیش علیه مطبوعات اعمال میشود پایان دهید و بدین ترتیب راه را برای وحدتی که همواره بدان تاکید میکنید هموار سازید.
گفتنی است خطاب نامهی سندیکا به ابوالحسن بنیصدر بود که روزنامهی خودش «انقلاب اسلامی» یک سال بعد در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ توسط اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب توقیف شد!
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903392